مهرداد

  • خانه
  • تماس  
  • ورود 

به ده شیوه بچه ها را به درستی درک نمی کنیم.

30 فروردین 1396 توسط نيره مظفري

به ده شیوه بچه هارا به درستی درک نمی کنیم

1-ما از بچه ها ا نتظار داریم پیش از کسب آمادگی بتوانند کارها را انجام دهند.

ما از فرزندمان می خواهیم که ساکت باشد، به کودک دو ساله مان می گوییم آرام بنشیند و ازبچه چهارساله مان توقع داریم اتا قش را تمیز کند.درهمه این موارد ما غیرواقعی عمل می کنیم.ما خواسته هایی داریم که کودک نمی تواند آن ها را بر آورده کند و ما با رفتارمان زمینه را برای شکست مکرر او آماده می کنیم . خلاصه این که ما از بچه ها می خواهیم کارهای متناسب با سنشان  را انجام ندهند.                          

2-وقتی کودکی نمی تواند خواسته ما را بر آورده کند، ناراحت می شویم .                                                                                                                                                   

یک کودک فقط می تواند کارهایی را انجام دهد که توانایی آن را دارد.اگر کودکی نمی تواند بعضی از کارهایی را که ما از او انتظار داریم انجام دهد،این غیر منصفانه و غیر واقعی خواهد بدود که انتظاری بیش از توانایی اش داشته باشیم.یادمان باشد عصبانی شدن ما نیز فقط کارها را خراب می کند.انتظار بیش از توانایی ، غیر واقعی و مضر است.

3-ما به انگیزه های بچه ها اعتماد نداریم. 

اگر کودکی نتواند خواست های ما را بر آورده سازد،به جای این که از دیدگاه کودک به موقعیت نگاه کنیم تا بتوانیم حقیقت مطلب را دریابیم ، تصور می کنیم که او به خواست ما بی اعتنایی کرده است.در واقع کودک بی اعتنا ممکن است مریض،خسته یا گرسنه باشد،احساس درد کند،آسیب بدنی یا هیجانی دیده باشد یا با یک عامل پنهانی مثل حساسیت غذایی درگیر بیاشد.با وجود این ،ما همه این احتمالات را نادیده می گیریم و به بد ترین شکل درباره شخصیت  کودک فکر می کنیم.

4-ما اجازه نمی دهیم تا بچه ها بچگی کنند.

به هر شکل ما دوران کودکی خود را فراموش کرده ایم و توقع داریم کودکان به جای این که متناسب با مقتضیات سنشان عمل کنند، مانند بزرگسالان رفتار نمایند.بچه سالم ممکن است نامنظم؛شلوغ و هیجانی باشد و مدتی کوتاه به موضوعی توجه کند. این ها به هیچ وجه مشکل نیستند،بلکه در واقع ویژگی های یک بچّه طبیعی اند.در عوض خواست ما که انتظار رفتاری بی عیب و نقص از بچه ها داریم،غیر طبیعی است.                                                                                  

5-ما وارونه عمل می کنیم.

ما انتظار داریم و از بچه ها می خواهیم که خواست های ما را بر آورده کنند،مثلاً آرام باشند،خواب منظم داشته باشند،از دستور های ما اطاعت کنند و… به جای اینکه نقش والدینی خود را برای تأمین نیاز های فرزندانمان بپذیریم،توقع داریم فرزندانمان از ما حرف شنوی داشته باشند.ما آن قدر روی خواست های بر آورده نشده و ناکامی های خودمان تأکید می کنیم که فراموش می کنیم آن ها بچه اند و نیاز های خودشان را دارند.

6-وقتی بچه ها مرتکب اشتباه می شوند،ما آن ها را سرزنش کرده ،از آن ها انتقاد می کنیم.

بچه ها تجربه کمی از زندگی دارند و به ناچار مرتکب اشتباه می شوند.اشتباهات،بخش طبیعی یادگیری در هر دوره سنی محسوب می شوند.ما به جای درک کردن و کمک به کودک،او را بسرزنش می کنیم،گویی او باید بتواند همه چیز رابرای اولین بار و به شکل کامل یاد بگیرد. انسان ها اشتباه می کنند و اشتباه بچه ها اجتناب ناپذیر است.

7-ما فراموش کرده ایم که شماتت و انتقاد بیش از حد پچه آسیب هایی به کودک وارد می کند.

بسیاری از والدین می دانند که تنبیه بدنی کاری نادرست و زیان آور است. با وجوداین بسیاری از ما فراموش کرده ایم که چگونه الفاظ آزار دهنده،فحش دادن و سرزنش کردن می تواند این باور را به کودک القا کند که او خطا کار است.

8-ما معجزه محبت کردن را فراموش کرده ایم.

به جای محبت کردن به بچه ها،دادن عزت نفس و اطمینان به آن ها ، بغل کردن کودکان و افزایش احساس امنیت استفاده از الفاظ محبت آمیز، در چرخه ای معیوب از سرزنش و بدرفتاری گرفتارشده ایم.

9-ما فراموش کرده ایم که عمل ما قوی ترین درس برای بچه هاست.

این جمله درست است که بچه ها آن چه را ما انجام می دهیم یاد می گیرند، نه آنچه را که می گوییم،. والدینی که فرزند خود را تنبیه می کننداما می گویند:تنبیه غلط است،در حقیقت می آموزندکه تنبیه حداقل  برای صاحبان قدرت درست است.والدینی که با آرامش مشکلات را حل می کنند،به فرزندانشان می آموزندکه چگونه در بزرگسالی افرادی آرام باشند .رویارویی با مسائل روزمره بهترین فرصت برای آموزش ارزش ها ستیزی را هنگامی که بچه هادر زندگی واقعی با موقعیت هارو به رو شوند،بهتر یاد می گیرند.

10-ما فقط رفتار آشکار کودکان را می بینیم و از نیت خیر و عشق و علاقه درونی آن ها بی خبریم.

وقتی رفتار کودکی ما را نا امید می کند،باید قبل از دست زدن به هر کاری فرض کنیم(این بهترین کار بود).باید تصور کنیم کار کودک  درست بوده و با توجه به جمیع شرایط(درونی و بیرونی) و باعنایت به تجربیات زندگی اش به بهترین شکل ممکن عمل کرده است.اگر ما همیشه درباره فرزندانمان خوب فکر کنیم،آن ها آزاد خواهند بود نهایت سعی خود را بکنند.اگر فقط مهر بورزیم،محبت دریافت خواهیم کرد. 

 نظر دهید »

10 روش برای داشتن کودکی شاد

30 فروردین 1396 توسط نيره مظفري

10 روش ساده برای تربیت کودکی شاد

یکی از بزرگترین هدایایی که والدین می توانند به کودکان خود بدهند، توانایی و استعداد، شاد شدن است. البته بین خوشحالی و شادی لحظه ای، مثلاً دادن یک اسباب بازی جدید یا یک سبد پر از تنقلات به کودک و خوشحالی و رضایتمندی پایدار، تفاوت عمده ای وجود دارد . به یقین کودکان دوست دارند تفریح کنند و مانند  بزرگ تر ها نیازمند ند تا عمیقاً احساس خوشبختی کنند. امّا شادی واقعی مطلب قابل تعمق تری است و آن روح فرزند شما را تحت تأثیر قرار می دهد و در او این حس را به وجود می آورد که همه چیز دنیا خوب است. متخصصان معتقدند که کودکان شاد ویژگی های مشخصی دارند ، از جمله:عزت نفس،خوش بینی و خویشتن داری.دراین نوشتارده روش ذکر شده است تا به فرزندتان کمک کنید دیدی مثبت به زندگی داشته باشد.

1-از سرگرمی های سازمان نیافته و قدیمی استفاده کنید.

 کودکان موفق معمولاً کودکان شادی اند همه ی بچه ها به زمانی برای کاهش  فشار نیاز دارند. وقفه ای در زمان بازی یا درس آن ها ایجاد کنید و بگذارید در این زمان تخیلاتشان آن ها را هدایت کند و آزادانه بازی کنند. برای مثال، سر فرصت حشره شکار کنند ، آدم برفی بسازند یا به عنکبوتی که تار می تند نگاه کنند. این ها موجب می شود حس تخیل در کودک تقویت شود و به کودک اجازه می دهد دنیا را با گام های خودش کشف کند. بهتر است کودکانتان را در هنگام تفریح همراهی کنید. 

  2-کمک کردن به دیگران را به کودکانتان بیاموزید.                                                          

برای آن که کودکتان بتوا ند شاد باشد، باید احساس کند که عضوی با ارزش از یک اجتماع بزرگ است. و می تواند به زندگی افراد دیگر معنی ببخشد . با به وجود آوردن موقعیت های مناسب ،این احساس را در او ایجاد کنید. اسباب بازی های قدیمی او را که دیگر نیازی به آن ها ندارد، جمع کنید و از او بخواهید آن ها را به خانواده های نیازمند بدهد.کودکان می توانند لذّت کمک کردن به دیگران را در سنین پایین درک کنند.                                                                                          

3-همراه با کودک خود ، فعالیت های فیزیکی داشته باشید.                                                                                                                                                   همراه با کودک خود گردش بروید، با او بازی کنید یا با هم دیگر دوچرخه سواری کنید .با این کار نه تنها نیرو و بنیه ی کودک خود را تقویت می کنید بلکه باعث شادی و خنده اش می شوید. فعال نگه داشتن کودکان ، استرس را در آنان کاهش می دهد وموجب می شود آنان انرژی شان را به طریق سالم تخلیه کنند. کودکان سالم از قدرت بدنی بیشتری نیز برخوردارند . چنان چه کودکتان را در انجام کاری که علاقه دارد، تشویق کنید،برای ایجاد شادی در او روشی جدید به کار گرفته اید.

4-با کودکانتان بخندید.                                                                           

برای بچّه ها لطیفه تعریف کنید،شعر های خنده دار بخوانید،خودتان را دست بیندازید.خندیدن، برای کودکتان و نیز برای خود شما مفید است. یک دلیل کاملاًفیزیکی این است که هنگامی که می خندید،تنش (نگرانی) و اضطراب آزاد می شود.،اکسیژن بیشتری دریافت می کنید و سبک بال می شوید.

5-در تحسین کودکان خلاق باشید                                                                     

هنگامی که فرزند شما درهدفی که دنبال می کند به موفقیتی می رسد یا مهارتی کسب می کند،تنها به گفتن جمله ی (کارت خوب است)اکتفا نکنید به جزئیاتی که آن ها را مؤثر یافته اید ،اشاره کنید.برای مثال بگویید(روشی که تو برای توصیف قهرمان در خلاصه ی کتابت انتخاب کردی ،به قدری عالی است که من احساس می کنم که او زنده است.)یا بگویید: {روشی که برای کشیدن آن درخت ها به کار برده ای ،بسیار می پسندم.}این طرز برخورد بسیار معنا دارتر از آن است که به شکل خیلی رسمی به پشتش بزنید و آفرین بگویید.

6-از خوب غذاخوردن کودکتان اطمینان حاصل کنید.                                                                                                                                                                 چنان چه فرزندتان بد اخلاق یا بهانه گیر است ،اگر بیمار نباشد، احتمالاًگرسنه است. اگر زمان غذا خوردن نیست از میان وعده ها استفاده کنید ولی به خاطر داشته باشید که این میان وعده ها باید حاوی مواد مغذی(دارای ارزش غذایی)بوده،صرفاًشکم پر کن نباشد. خوب خوردن از تغییرات رفتاری ناگهانی (مانند:بهانه گیری )می کاهد و در به وجود آوردن احساس سلامت و تندرستی مؤثر است.

7-لبخند بزنید.

برای یک کودک هیچ چیز به اندازه یک خنده شیرین اطمینان بخش نیست.این خنده روشی مختصر و مفید برای گفتن(دوستت دارم) است. در حالیکه می خندید،سنگین و رسمی او را در آغوش بگیرید.به خاطر داشته باشید که همه این لبخندها و در آغوش گرفتن ها،به همان اندازه که برای کودکتان خوب است،برای شما نیز مفید است.

8-با دقت به حرف های کودکتان گوش دهید.                                                 

برای کودک هیچ چیز به این اندازه مهم نیست که همه توجهتان به او باشد.دراین هنگام او آن چه را که در ذهنش است به شما می گوید.آیا می خواهید شنونده بهتری باشید؟تمام حواستان را به کودک بدهید.اگر زمانی که شما مشغول انجام کارهای روزمره هستید،فرزندتان با شما صحبت کرد،همه کار هایتان را کنار بگذارید وتمام توجه خود را معطوف او کنید.هیچ گاه صحبت او را قطع نکنید و میان افکارش ندوید، حتی اگر تمام آن ها راقبلاًشنیده باشید.

9-به کودکتان یاد بدهید مشکلاتش را حل کند.

ازبستن بند کفش گرفته تا عبور ایمن از خیابان،هر مهارتی که کودک شما به دست می آورد،قدمی به سمت استقلال(اتکا به نفس)وی است.در واقع حتی دانستن این مطلب که او می تواند با این مسائل روبه رو شود و آن ها را حل کند،کمک می کند که کودک شما احساس خوبی نسبت به خودداشته باشد. هنگامی که او با مشکل مواجه می شود؛اعم از این که آن مشکل اذیت شدن توسط هم بازی اش باشد یا شکست در چیدن تکّه های پازل در کنار هم،شما می توانید بدین ترتیب به  او کمک کنید.  

1.      مشکل او را بشناسید.

2.      راه حلی را که او به نظرش می رسد،بپرسید.

3.      مشخص کنید چه کارهایی به حل آن مسئله یا مشکل می انجامد.

4.      در مورد اینکه او خودش به تنهایی می تواند پیش برودیا به کمک شما نیاز دارد،تصمیم گیری کنید.

5.      چنان چه به کمک شما نیاز داشت،وی را مطمئن کنید که به او کمک خواهید کرد.                                                                       

10-به فرزندتان فرصت هایی بدهید تا خود رانشان بدهد.                                                                                                                                                           هر کودکی استعداد یا مهارت ویژه ای دارد. چرا به او اجازه نمی دهید که کمی از آن را نشان دهد؟ آیا او کتاب خواندن را دوست دارد؟از او بخواهید هنگامی که آشپزی می کنید،برایتان کتاب بخواند.آیا او حسابش خوب است؟هنگامی که به خرید می روید بگذارید به اوانتخاب کند و نظر بدهد که کدام کالا بیش تر می ارزد؟

کارین ایرلند می گوید : (هنگامی که شما در کارهای مورد علاقه ی کودکتان شریک می شوید ونشان می دهید که تحت تأثیر انجام آن کارها قرار گرفته اید ، مرحله دیگری از تقویت عزت نفس را در اوبه ظهور رسانده اید.)

 

 نظر دهید »

دختران

24 اسفند 1395 توسط نيره مظفري

شگفتی های دختران در مقابل پسران

مغز دختر شما قبل از این که متولد شود، رشد کرده است. دستگاه لیمبیک دور ساقه مغز را احاطه کرده و نیوکورتکس هم روی لیمبیک را پوشانده است. وقتی دختر شما متولد می شود مغز او از میلیون ها سلول تشکیل شده است که از طریق انتقال دهنده های عصبی باهم در ارتباط اند. رشد ساختاری آن سلول ها دو نیمکره مغزی در سمت راست و چپ سر ایجاد می کند. همه ی مغز ها (مغز دختران وپسران) از نیمکره راست به نیمکره سمت چپ رشد می کنند، امّا مغز جنس مؤنث در مقایسه با پسرها با سرعت بیشتری از سمت راست به سمت چپ رشد می کند. این یکی از عواملی است که سبب می شود دخترها در مقایسه با پسرهای همسن خود از کلمات بسیار بیشتری استفاده کنند. هم چنین، دخترها زودتر از پسرها صحبت کردن را شروع می کنند. نیمکره سمت چپ، که یادگیری زبان بیشتر مربوط به آن است، در دخترها زودتر رشد می کند. درادامه به چهار تفاوت اشاره می کنیم.

·       نتایج تازه ترین برآورد از هوش دختران وپسران

محققان باور موجود درباره با استعدادتر بودن پسران در دروس ریاضی را مردود می دانند. به نوشته روزنامه دیلی تلگراف، محققان می گویند که پسران با استعداد بیشتر در درک مفاهیم ریاضی متولد نمی شوند و تفاوت های موجود در نتایج تحصیلی دختران و پسران در این خصوص بیش از آن که ناشی از تفاوت های طبیعی باشد، متأثر از عوامل محیطی است.

·       دخترها و حس آرامش و مراقبت بیشتر

درمغز دخترها و پسرها انتقال دهنده های عصبی وجود دارد تا مغز بتواند بیاموزد، زندگی کند و به هدف هایش برسد. امّا تعداد انتقال دهنده های عصبی می تواند متفاوت باشد. برای مثال، مغز جنس مؤنث بیش از مغز جنس مذکر سروتین تولید می کند. سروتین بیشتر، رابطه مستقیم باکنترل تکانه ای دارد و به همین سبب دختران دو سه ساله از پسران همسن خود آرام ترند. هم چنین، مغز دخترها در مقایسه با مغز پسرها اکسی توسین بیشتری تولید می کند که رابطه مستقیم با مراقبت اشیا یا بچه ها دارد. دخترها در هر سن و سال، در مقایسه با پسرهای همسال خود، بیشتر با عروسک بازی می کنند.

·        تفاوت در حواس

همه مغزها انتقال دهنده های عصبی را درچهار قطعه خود تولید می کنند، امّا تولید این انتقال دهنده ها در دخترها و پسرها متفاوت است.در دخترها به احتمال زیاد رشد قطعه پس سری با شتاب بیشتری صورت   می گیرد و از این رو دخترها نسبت به پسرها اطلاعات حسی بیشتری دریافت می کنند و به همین دلیل است که دخترها سریع تر می توانند صدای پدر و مادرشان را از سایر صداهای موجود در پس زمینه تشخیص دهند. دخترها درمقایسه با پسرها نسبت به صداهای بلند حساس ترند و احساس های بیشتری دارند و در شنیدن و بوییدن قوی ترند و از این حواس لذت می برند، در حالیکه پسران به تماس بها        می دهند و مغز آن ها در این مورد خاص به شکل دیگری عمل می کند. مغز پسرها بیشتر در نیمکره سمت راست سر فعالیت دارد و در نتیجه تصور فضایی در آن ها قوی تر است. پسرها زودتر از دخترها تحرک پیدا می کنند، به اطراف می پرند و راه می روند و اطرافشان را سیاحت می کنند.

·        رشدکلامی در دختران وپسران

·        پسرها در زمینه کلامی از رشد کمتری برخور دارند. از نظر رشد کلامی، پسرهای چهارساله و نیمه درحد دختران سه ساله اند. از این رو پسرها بیشتر متکی بر جسم و بدن خودند و برای اینکه از دنیای پیرامونشان لذت ببرند و برای اینکه بیاموزند و ارتباط برقرارکنند، بیشتر به بدن خود اتکا دارند.                                                              

·         تفاوت درقدرت حافظه                                                                                                                                                  تا سن هشت، نه سالگی بخش جالب دیگری از مغز به خود نمایی می پردازد که همان هیپوکامپ است. هیپوکامپ یکی از بی شمار بخش های مغزی است که در دخترها و پسرها رشد متفاوتی دارد. یکی از بزرگترین وظایف هیپوکامپ، انبارکردن حافظه است. هیپوکامپ در دخترها بزرگتر از پسرها و تعداد و سرعت انتقال دهنده های عصبی در آن در جنس مؤنث بیشتراست. در واقع      می توان گفت که در دنیای پنهان حافظه جنس مؤنث اتفاقات به مراتب بیش تری رخ می دهد و این امر تعجبی ندارد، زیرا زن ها، اغلب از حافظه همسران و پسران خود شکایت می کنند. یک دختر هفت یا هشت ساله، در مقایسه با پسران همسن و سال خود از حافظه بسیار بهتری برخورداراست.

·        یک هشدار به والدین

یک مطالعه جدید نشان می دهد که انتقاد خانواده ها از وزن یا عادت غذایی دختران آثاری منفی ماندگار بر عزت نفس آن ها  به جا می گذارد. والدینی که درباره وزن و سلامت دختران خود نگران اند، باید بدون این که به انتقاد از آ نها بپردازند، راه هایی را برای ارائه (توصیه های سازنده) درباره غذا خوردن سالم و ورزش بیابند. به گفته این محققان، الگو بودن والدین در رعایت رژیم غذایی متعادل، ورزش منظم و خودداری از ایراد گرفتن از اندام خودشان، در این زمینه با اهمیت است.

 

منابع:گوریان میشل؛ شگفتی دختران؛ تهران انتشارات نقش و نگار (1382)

 

 

 

 نظر دهید »

کودک آزاری

24 اسفند 1395 توسط نيره مظفري

کودک آزاری چیست؟

·       به چه رفتارهایی کودک آزاری می گوییم؟

کودکان به علت ویژگی هایی که از نظر سنی دارند، بسیار آسیب پذیرند و نیاز به حمایت و مراقبت دارند. امّا گاهی بزرگسالان به دلایل مختلف به جای حمایت و مواظبت از کودکان، آنان را مورد آزار قرار می دهند. کودک آزاری شامل رفتارهایی است که توسط افراد دیگر، خصوصاً بزرگسالان نسبت به کودکان انجام      می گیرد و به نوعی به سلامت جسمی و روانی آنان آسیب می رساند. رفتارهایی که به صورت تصادفی انجام می شوند، کودک آزاری به حساب نمی آیند، مانند اینکه کودکی به علت تصادف با اتومبیل دچار نقص جسمی شود.

·       کودک آزاری چگونه صورت می گیرد؟

کودکان به صورت های مختلف مورد آزار قرار می گیرند:                                        

1.      کودک آزاری جسمی: یعنی رفتارهایی که به جسم کودک صدمه می زند، مانند کتک زدن، سوزاندن، مجروح کردن، شکستن و…

2.      کودک آزاری روانی شامل رفتارهایی است که به سلامت روانی کودک آسیب می رساند، مانند توهین کردن، ترساندن، تحقیر کردن، تبعیض و…

3.      بی توجهی و غفلت یعنی توجه نکردن به نیازهای اساسی کودکان، مانند تغذیه، بهداشت پوشاک، آموزش و… درحدی که به سلامت جسمی و روانی آنان آسیب برسد.

4.      سوء استفاده یعنی استفاده از کودکان در ارتباط با مواد مخدر، واداشتن آن ها به کارهای دشوار، سوءاستفاده جنسی به صورت های مختلف و…

·       چرا کودکان مورد آزار قرار می گیرند؟ 

1.      نا آگاهی والدین: گاهی والدین یا افراد دیگر که به کودکان آزار می رسانند، نمی دانند که رفتار آن ها کودک آزاری است، مانند کسی که کودکان را تنبیه بدنی می کنند، مورد تحقیر و توهین قرار می دهند، به نیاز های اساسی آن ها توجهی ندارند و این رفتارها را عادی و معمولی می دانند.

2.      مشکلات اقتصادی: فقر سبب می شود که کودکان از دسترسی به نیاز های اساسی خود مانند آموزش، بهداشت، تغذیه و… محروم شوند یا والدین به علت فشارهای مالی با رفتارهایی مانند پرخاشگری، خشونت، بی توجهی و… کودکان را مورد آزار قرار دهند.

3.      اعتیاد: اعتیاد، به علت خصوصیاتی که در افراد ایجاد می کند، مانند: پرخاشگری، بی مسئولیتی، کاهش عواطف و… سبب می شود که کودکان مورد آزار، به ویژه از نوع سوء استفاده قرار گیرند.

4.      بیماری های روانی: درصورتی که والدین به بیماری های روانی مبتلا باشند، با رفتارهایی مانند تندخویی، خشونت، ناسازگاری، بی توجهی و… که ناشی از بیماری روانی آن هاست، سبب آزار کودکان می شوند.

5.      مشکلات خانوادگی: مشاجرات شدید و طولانی والدین، جمعیّت زیاد خانواده، شیوه های تربیتی نامناسب، در برخی موارد وجود ناپدری و نا مادری و… سبب می شود که کودکان مورد آزار قرار گیرند تا حدی که مشکلات خانوادگی یکی از دلایل کودک آزاری به شمار می رود.

6.       مشکلات مدرسه مشکلاتی که در مدرسه برای دانش آموزان ایجاد می شود مانند انتظار بیش از حد، ندیدن تفاوت ها، ایجاد اضطراب، ترس و رقابت های شدید، تبعیض، تنبیه بدنی، تحقیر و توهین و… سبب آزارهای جسمی و روانی کودک می شوند.

7.      مشکلات کودکان کودکانی که مشکلات نسبتاً پایدار و شدید دارند، بیش تر از سایر کودکان مورد آزار قرار می گیرند؛ مانند کودکانی که دچار بیماری های جسمانی مزمن و طولانی مدت یا مشکلات رفتاری از قبیل پرخاشگری، بی قراری، بیش فعالی، اضطراب، شب ادراری و… هستند، به علت مشکلاتی که برای بزرگ سالان ایجاد می کنند و نیز به سبب نا آگاهی والدین از این مشکلات، اغلب مورد آزار جسمی و روانی قرار می گیرند.

·        چگونه می توانیم کودک آزاری را کاهش دهیم؟

1.      کودکان را بیشتر و بهتر بشناسیم: شناخت کودکان و نیاز های آنان سبب می شود که رفتار بهتری با آن ها داشته باشیم. برای این کار می توانیم از روش های مختلف، مانند کتاب های مناسب، شرکت در کلاس های آموزشی، مشورت کردن با افراد آگاه و … استفاده کنیم.

2.      علت کودک آزاری را بشناسیم: کودک آزاری مانند هر رفتار دیگر علتی دارد. سعی کنیم علت آن راپیدا کنیم و با بر طرف کردن آن، کودک آزاری را کاهش دهیم.

3.      از دیگران کمک بگیریم: برای کاهش مشکلات خود می توانیم از مراکز مشاوره حضوری، تلفنی، سازمان های غیر دولتی، افراد آگاه و…  کمک بگیریم.

4.      آرامش خود را حفظ کنیم: بسیاری از کودک آزاری ها در شرایطی انجام می گیرد که والدین قادر به کنترل خشم خود نیستند. کنترل خشم آموختنی است و می توانیم با تمرین بر خشم خود غلبه کنیم.

·        کودک آزاری چه زیان  هایی برای کودکان دارد؟

کودکی، دوران رشد و شکل گیری شخصیت است. انواع کودک آزاری در این سال های حساس و مهم، به رشد و سلامت آنان آسیب های جدی می رساند.کودکان آزار دیده در همه جنبه های رشد مانند رشد جسمی، ذهنی، روانی و اجتماعی با مشکلات و نارسایی های فراوان رو به رو خواهند شد.

·        چگونه می توانیم از کودک آزاری پیش گیری کنیم؟

1.      توجه به تنظیم خانواده و شمار مناسب فرزندان

2.      پذیرش مسئولیت ها و انجام وظایف خود به عنوان پدر، مادر، سرپرست و…نسبت به کودکان

3.      آشنایی با حقوق و نیاز های اساسی کودکان

4.      توجه به سلامت روانی وجسمی خود و کاهش فشارهای عصبی و مشکلات رفتاری خود که سبب کودک آزاری می شود.

5.      افزایش آگاهی خود در زمینه پرورش فرزندان و شیوه های مناسب رفتار با آنان

                                                            

 

 نظر دهید »

خنده

24 اسفند 1395 توسط نيره مظفري

خنده بر هر درد بی درمان دوا ست

 چه قدر به این جمله که (خنده بر هر درد بی درمان دواست)، اعتقاد دارید؟ آیا واقعاً خنده می تواند جای دارویی مثل آنتی بیوتیک و مسکن ها را بگیرد؟ آیا خنده می تواند تأثیری در کاهش درد داشته باشد؟

نتیجه تحقیقات دانشمندان نشان می دهد که شوخی و خندیدن توان انسان را برای مقابله با درد افزایش می دهد. با خندیدن نه تنها افراد در زندگی احساس آرامش بیشتری می کنند، بلکه خنده برای سلامت جسم از بسیاری داروها مفیدتر است. شوخ طبعی یکی از ویژگی های مهم افراد سالم است و حتی در افراد بیمار هم موجب کاهش درد و ناراحتی آن ها می شود. خیلی ها می خندند و عادت به شوخی دارند، امّا به تأثیر فوق العاده خنده بر بدن خود آگاه نیستند. خندیدن نوعی ورزش برای عضلات صورت است. ماهیچه های دهان، بینی، گونه ها و اطراف چشم موقع خنده حرکت می کند، حتی دیافراگم، ماهیچه های شکم و شش ها هم هنگام خندیدن فعال می شوند. با خندیدن، همراه با حالت هیجانی و قهقهه، شش ها از هوای بیشتری پر می شوند و اکسیژن گیری بهتر می شود.هم چنین در این حالت، ضربان قلب هم افزایش پیدا می کند و خون رسانی به بدن بهتر می شود. خندیدن و شوخی کردن، روش هایی مثبت برای ابراز احساس و هیجانات خوشایند است و تأثیری بسیار خوب بر روح و روان می گذارد، اضطراب و استرس را کم می کند و ترس و تردید را کاهش می دهد. خنده درمانی، یکی ازمؤثرترین روش های درمانی ثبت شده است. بیماران افسرده و کسانی که دید منفی در زندگی دارند، با خنده درمانی روحیه  قوی تر و پر امیدتر به زندگی پیدا می کنند. دانشمندان معتقدند که خنده و شادی، قدرت سیستم ایمنی بدن را افزایش داده، سلامت وشادابی به همراه می آورد. پژوهشگران معتقدند که پس از هر خنده یا فعالیت شادی بخش تا نیم ساعت قدرت دفاعی بدن بیشتر می شود. در بدن افراد شاد، ایمنوگلوبولین که از عوامل دفاعی بدن است، بیشتر تولید می شود. این ماده بدن را در برابر عفونت های تنفسی محافظت می کند. ضربان قلب با خنده افزایش می یابد و در این صورت اکسیژن گیری مغز بیشتر شده، شخص احساس آرامش روحی و جسمی بیشتری می کند.

·       به چه بخندیم؟                                                               

درست است که با وجود مشکلات اجتماعی فراوان و نوسانات روحی و شرایط زندگی، موضوعاتی که سبب خنده ما می شوند کمی کمتر شده اند، امّا همیشه هم نباید فقط نگران باشیم و به خاطر مشکلاتمان مدام غصّه بخوریم. چیزهای زیادی در دنیا هست که می تواند ما را شاد و خندان کند. دیدن فیلم های کمدی، شوخی و مزاح با افراد خانواده و دوستان (البته این ها را نباید با مسخره کردن و بی حرمتی به طرف مقابل اشتباه گرفت) و خواندن بعضی کتاب ها می تواند ما را بخنداند.

·       آیامی دانستید که خنده… 

1.      در بهبود روابط انسان ها مؤثراست، عمر را طولانی می کند و سن افراد را کمتر نشان می دهد.

2.      زبان مشترک است و هزینه ندارد.

3.      خنده، موجب خروج گاز دی اکسیدکربن از بدن می شود و جذابیت ایجاد می کند.

4.      قدرت یادگیری را افزایش می دهد. در بسیاری از کلاس های درسی و آموزشی، خندیدن و خنداندن ،یادگیری را بیشتر می کند.

5.      خنده نوعی تخلیه روانی است و تنش ها و احساسات سرکوب شده را رها می سازد.

6.       خندیدن، دویدن بدون تحرّک است. با خندیدن دوستانمان بیشتر میشود.

7.      خنده موجب اشک ریزش از چشم می شود که نوعی واکنش دفاعی بدن است و فشار خون مغزی کمی کاهش پیدا می کند.

8.      خنده چین و چروک صورت را از بین می برد و بهترین کرم برای پوست صورت است.

 

 

 نظر دهید »
  • 1
  • 2
اردیبهشت 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30 31    

مهرداد

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع
  • گم شده ها
  • امام زمان
  • خنده
  • کودک آزاری
  • دختران
  • کودک شاد
  • بچه ها

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟

کاربران آنلاین

  • زهرا شریفی آبدر
  • فاطمه وطنی
  • غزال

کاربران آنلاین

  • زهرا شریفی آبدر
  • فاطمه وطنی
  • غزال
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس